لر
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
لر
نوشته شده در جمعه 25 مهر 1404
بازدید : 39
نویسنده : مهدی پرویز

بعد از روی کار آمدن قاجاریه، آقامحمدخان که کینه بسیار از حکومت زند و مردمان لر داشت، دست به تغییراتی در منطقه زد. او لرها را مجبور به کوچ اجباری به منطقه قزوین کرد. فتحعلی‌شاه همچنین حکومت والیان لرستان را به منطقه پشتکوه محدود کرد. او تا سال ۱۳۰۷ در این منطقه حکم راند؛ اما بعد از تصرف پشتکوه به عراق رفت. بعد از پایان یافتن حکومت آقامحمد خان قاجار، فتحعلی‌شاه لرستان را تجزیه کرد. در راستای اجرای این سیاست، پشتکوه از لرستان جدا شد و زیر نظر مستقیم حکومت قاجاریه قرار گرفت. از آن پس منطقه لرستان را شاهزادگان قاجار اداره می‌کردند. با این سیاست، لرستان دچار هرج و مرج شد. اقوام لر شروع به ستیز با هم کردند و بسیاری از آن‌ها کوچ‌نشینی را به ماندن در آن منطقه ترجیح دادند.

لرستان در آن زمان به لرستان بزرگ شهرت داشت و شامل مناطق بختیاری، لرستان کوچک، کهگیلویه و بویراحمد و منطقه ممسنی می‌شد. مستوفی بر این عقیده بود که بعد از آن لرستان بزرگ به دو بخش تقسیم شد که عناوین «لر بزرگ» و «لر کوچک» را به خود گرفتند. اداره این دو ایالت، به دست دو برادر به نام های بدر و منصور سپرده شد. بدر که برادر بزرگ‌تر بود بر مناطق بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد و ممسنی حکومت داشت. ازاین‌رو این ایالت به لر بزرگ شهرت یافت. ایالت دوم، استان لرستان بود که به دست برادر کوچک‌تر اداره می‌شد و نام لر کوچک داشت.

بر طبق این تقسیم‌بندی، دو حکومت لر نژاد در ایران بود که یکی از آن‌ها اتابکان لر بزرگ و دیگری اتابکان لر کوچک بودند. حکومت اتابکان لر کوچک هم‌زمان با دوره حکومت صفویه و ایلخانان در ایران بود. این حکومت حاکمان مشهوری داشت و به‌صورت ایلی و طایفه‌ای اداره می‌شدند. در سال ۱۰۰۶ هجری قمری با کشته شدن شاهوردی آخرین اتابک لر کوچک به دست شاه عباس کبیر، حکومت اتابکان لر کوچک پایان یافت. بعد از آن، اداره حکومت به والیانی که از طرف دولت مرکزی فرستاده می‌شدند، سپرده شد. اداره حکومت اتابکان لر کوچک به شیوه والی‌گری تا سال ۱۳۰۸ و عصر حاکمیت رضاخان تداوم داشت.

لر بزرگ در عصر صفویه، منطقه بختیاری، کهگیلویه و ممسنی را شامل می‌شد. بعد از سقوط سلسله اتابکان لر بزرگ یا فضلویه در آن منطقه، حکومت دیگری جای آن‌ها را نگرفت؛ اما در منطقه بختیاری که یکی از این سه بخش بود، یک تشکیلات ایلی منسجم شکل گرفت و تا سال‌ها به حکومت خود ادامه داد. در زمان زندیه، بین کریم خان زند و علی مردان خان بختیاری که در آن زمان، ریاست ایل را بر عهده داشت، رقابتی سخت برای به دست گرفتن حکومت ایجاد شد که در پایان آن، کریم خان زند پیروز شد و سلسله زند را تشکیل داد.

سلسله زند که از نژاد لر تشکیل شده بود، پایتخت خود را شیراز انتخاب کرد. کریم خان در دوره حاکمیت خود، عنوان شاه را به کار نبرد و از نام «وکیل‌الرعایا» برای خود استفاده کرد. کریم خان در زمان حکومت خود، اقدامات بسیاری برای پیشرفت و آبادانی ایران و توسعه تجارت این کشور انجام داد. سلسله زند با پیروزی آقا محمد خان قاجار بر لطفعلی خان زند پایان یافت.

قوم لر به‌دلیل لر بودن کریم خان و سلسله زندیه، در عصر حکومت آقامحمد خان قاجار آسیب زیادی را متحمل شدند. لرها در این دوره از مناصب مختلف کنار گذاشته شدند و قاجارها تلاش کردند آن‌ها را تضعیف کنند. ضعف قوم لر زیاد طول نکشید و آن‌ها در عصر حاکمیت مشروطه توانستند تا حدود زیادی قدرت خود را باز پس گیرند. لرهایی که در دوره مشروطه قدرت خود را بازیافتند؛ از قوم لر بزرگ و اعقاب حسینقلی خان ایلخانی بودند. علیقلی خان سردار اسعد از مهم‌ترین آن‌ها بود که توانستند به‌همراه سرداران آذربایجان و محمدولی خان تنکابنی، تهران را در اختیار خود قرار دهند.

لر بزرگ در دوره قاجاریه

 

با روی کار آمدن سلسله پهلوی در ایران، به‌دلیل سیاستی که دولت در زمینه تخته قاپو کردن عشایر و انتقال قدرت از ایلات به‌سمت حکومت مرکزی داشت، ایلات مورد ظلم و ستم قرار گرفتند. قوم لر نیز از این سیاست در امان نماند. قوم لر در ابتدا مایل نبودند به این سیاست تن در دهند و مقاومت‌هایی در برابر آن انجام دادند. این مقاومت‌ها سبب شد بین ایلات لر و دولت مرکزی درگیری‌هایی ایجاد شود؛ اما دولت مرکزی در مقابل ایلات ایستادگی کرد و با ایجاد جنگ‌ و خونریزی به هدف خود دست یافت و مناطق لرنشین را زیر سلطه خود درآورد. رضاشاه به لرستان و کهگیلویه حمله کرد و قتل عام بزرگی در بین قوم لر ایجاد شد. ازاین‌رو،بسیاری از عشایر لر مجبور به کوچ‌های اجباری شدند. قوم لر ساکن در سرزمین بختیاری نیز مجبور به اسکان اجباری شدند که همین امر سبب شد که از لحاظ اقتصادی و نظامی ضعیف شوند.

طوایف لر

قوم لر در یک تقسیم‌بندی کلی به دو شاخه لر بزرگ و لر کوچک تقسیم شده است. لرهای بختیاری و لرهای کهگیلویه و بویراحمد در شاخه لر بزرگ و لرهای لرستان در شاخه لر کوچک قرار می‌گیرند.

لر بزرگ در استان‌های کهگیلویه و بویراحمد، چهارمحال و بختیاری، بخش‌هایی از خوزستان، اصفهان و بوشهر زندگی می‌کنند و سلسله مراتب و تقسیم‌بندی خاص خود را دارند که کلی‌ترین آن ایل است. برای مثال؛ ایل بختیاری یکی از بزرگترین ایل‌های ایران محسوب می‌شود. لر کوچک نیز در سرزمین لرستان، همدان، ایلام و بخش‌هایی از کرمانشاه و استان مرکزی زندگی می‌کنند. رودخانه دز به‌عنوان مرزی بین جغرافیای لر کوچک و لر بزرگ قرار گرفته است. شرق این رود از آن لر بزرگ و غرب آن متعلق به لر کوچک است.

طوایف لر بزرگ و لر کوچک در جغرافیایی پراکنده قرار دارند و در استان‌های مختلف زندگی می‌کنند. این طوایف زیاد هستند و نام بردن از همه آن‌ها در اینجا امکان‌پذیر نیست.

 

قوم لر و شاهنامه

شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی یکی از مهم‌ترین آثار ایرانی محسوب می‌شود که بخش حماسی آن مورد توجه قوم لر است. این قوم به‌دلیل داشتن روحیه رزمی و جنگ‌آوری، به بخش‌های حماسی شاهنامه فردوسی علاقه زیادی دارد و در برخی موارد آن را به زبان خود ترجمه کرده‌اند. شاهنامه شناسانی چون جلال الدین کزازی بر این عقیده‌اند که اگر فردوسی زنده بود بابت علاقه لرها به شاهنامه، به آن‌ها آفرین می‌گفت.

فردوسی اهل خراسان بود و شاهنامه را به زبان دری سرود که ریشه آن زبان فارسی باستان است؛ اما خاستگاه و محل سکونت قوم لر، بخش‌هایی از غرب و جنوب غربی ایران بود که زبان آن‌ها نیز به زبان فارسی باستان نزدیک است. با این حال آنچه شاهنامه را برای لرها جذاب می‌کند، محتوای حماسی آن است که با روحیات قوم لر متناسب است. لرهای ایلیاتی به‌دلیل داشتن خلق و خوی حماسی و زندگی در کوهستان‌های زاگرس، خصلت‌های پهلوانی را در خود پرورش داده‌اند؛ ازاین‌رو،با شاهنامه ارتباط قلبی می‌گیرند.

یکی از آداب و رسوم لرها، به‌ویژه لرهای بختیاری این است که از ابتدا برای کودکان خود شاهنامه می‌خوانند تا آن‌ها را با روحیات پهلوانی آشنا کنند. بزرگان خانواده‌های لر، اکثرا شاهنامه خوانی می‌کنند. آن‌ها اشعاری از شاهنامه را به شیوه لری و حتی به زبان لری برگردانده و آن را با ریتمی خاص در دور همی‌های خانوادگی می‌خوانند. در این دورهمی‌ها کرسی گذاشته و آتش نیز مهیا می‌شود و افراد خانواده و فامیل دور آن می‌نشینند و یکی از بزرگان خانواده که شاهنامه‌خوان است و صدایی خوب دارد،شاهنامه را به سبک لری می‌خواند. نوجوانان لر نیز که در این دورهمی‌ها حضور دارند، با اشعار حماسی شاهنامه فردوسی آشنا هستند و گاهی اشعار وی را زمزمه می‌کنند.

محققان بر این عقیده‌اند که لرها در هنگام جنگ، وقتی اشعار رزمی شاهنامه را که با ساز خوانده می‌شد، گوش می‌دادند همانند پهلوانان شاهنامه که در برابر دیوان ایستادگی می‌کردند، در برابر دشمن دلاوری‌ها از خود نشان می‌دادند. در برخی منابع آمده است که وقتی رضاشاه نمی‌توانست لرها را مجبور به یکجانشینی کند، دستور داد گلوی شاهنامه خوانان ایل را ببرند تا تفنگچی‌ها را احساساتی نکند و یکجانشینی عشایر با موفقیت انجام شود.

تفاوت قوم لر و بختیاری

همان طور که پیش‌تر نیز اشاره شد، بختیاری‌ها دسته‌ای از لرها هستند که به لر بزرگ شهرت دارند. به گفته منابع، لرهای بختیاری کسانی هستند که پیش از وروداسلام به ایران، در دولت ساسانی می‌زیستند؛ اما با حمله اعراب، به کوه‌های بختیاری گریختند و در آنجا ساکن شدند. برخی منابع بر این عقیده‌اند که دلیل نام‌گذاری بختیاری بر این قوم، همین بود که بخت با آن‌ها یار بود و از دست اعراب جان سالم به در بردند. این قوم دارای خصلت‌ها و آداب و رسوم خاص هستند.

قوم لر و کرد

قوم کرد یکی از اقوام ایرانی هستند که در غرب ایران سکوت دارند. واژه کرد در دوران قدیم ایران، به‌معنای «رمه گردان و کوچ‌نشین» به کار می‌رفت. شاید همین معنای لغوی سبب شده است که در برخی منابع، لرها، بلوچ‌هاو دیگر اقوام ایرانی را نیز کرد بنامند؛ زیرا واژه کرد را در مفهوم شیوه زندگی به کار می‌بردند. قوم لر نیز همچون کردها رمه‌گردان و کوچ نشین بودند. آن‌ها در مناطق وسیعی از غرب و جنوب غربی ایران پراکنده بودند. پیش از اینکه آریایی‌ها قلمرو لرها را به تصرف خود درآورند، کاسی‌ها و عیلامی‌ها در آنجا ساکن بودند.

برای اولین بار در قرن چهارم، واژه لر در متن‌های تاریخی و جغرافیایی مطرح شد. درباره منشا نژادی قوم لر، نظرات متنوعی داده شده است. در این میان، نظریه کرد دانستن قوم لر در بین جغرافی‌دان‌ها طرفداران بیشتری داشت. این در حالی است که این دو قوم، با وجود اشتراکات فراوان و خاستگاه یکسان، از یکدیگر جدا بودند و هر یک شاخصه‌های مخصوص به خود را داشتند.

قوم لر بهمئی

 

 

لر بهمئی 

 

ایل لر بهمئی یکی از ایل‌های لر است که در ایران زندگی می‌کنند. آن‌ها نام خود را از فردی به نام بهمن گرفته‌اند. ایل بهمئی، بهمن را جد خود می‌دانستند. این ایل به دو تیره احمدی و محمدی تقسیم می‌شود و هر یک از این تیره‌ها، دارای زیرمجموعه‌های جداگانه هستند. تیره احمدی به دو قسمت بیژنی و جلالی تقسیم می‌شود. بخش بیژنی به طایفه‌های غیبی، بتلی، ویسی، بلواسی، کهرلی، مش محمدی و شه میصری تقسیم می‌شد و بخش جلالی نیز چهار طایفه داشت که با نام‌های شاه‌نظری، کمبری، شوسنی و باولی شناخته می‌شدند.

تیره محمدی نیز ۹ طایفه دارد که با نام‌های عالی محمدی، محمدمیسا، بناری، نوروزی، کلاه کج، علاالدین خلیلی، نری‌میسا و کمایی شهرت دارند. طایفه علاالدین نیز چهار بخش دارد که به نام‌های شیخ، خاجمیر، نعمت‌الله و قنبر شناخته می‌شوند. درباره خاستگاه ایل بهمئی دو نظریه موجود است. برخی ایل بهمئی را از نژاد بختیاری و جزوی از طایفه بهداروند می‌دانند که در گذشته به کهکیلویه و بویر احمد کوچانده شده‌اند و برخی دیگر، ایل بهمئی را اصالتا از لرهای کهکیلویه و بویراحمد می‌دانند.

 

آداب و رسوم قوم لر

این روزها، پژوهشگران فرهنگ عامه و سنت‌های اجتماعی و فرهنگی، برای آداب و رسوم گذشتگان و سنت‌های آن‌ها ارزش و اهمیت خاصی قائل هستند. در بین آداب و رسومی که در سراسر دنیا در بین مردم رایج است، آداب و رسوم مربوط به ازدواج، پررنگ‌تر از دیگر رسوم است. قوم لر نیز از چنین شاخصه‌ای به دور نیست. در ادامه به برخی آداب و رسوم ازدواج و سوگواری در بین قوم لر اشاراتی خواهیم کرد.

کپی لینک

آداب و رسوم ازدواج

آداب و رسوم ازدواج لرها

 

آداب و رسوم ازدواج در بین لرها شبیه هم نیست. این آداب بین لرهای بختیاری و لرهای لرستان، متفاوت است. برخی از سنت‌ها را ممکن است بخشی از لرها انجام دهند و بعضی دیگر آن را انجام ندهند. برای مثال در منطقه بختیاری، وقتی خانواده داماد توانستند موافقت عروس را برای ازدواج گیرند، داماد بعد از دادن هدیه به کسی که خبر را می‌آورد، حلقه‌ای از انگشتر را به خانه عروس می‌فرستد و از این طریق روی دختر نشان می‌گذارد که دختر مورد نظر نامزد دارد و نباید دیگران به خواستگاری او بروند. این رسم بیشتر در بین بختیاری‌ها رایج است.

آداب و رسوم ازدواج در نزد لرها چنین است که ابتدا یکی از نزدیکان داماد به خانه عروس می‌رود و از او خواستگاری می‌کند. خانواده عروس در این مرحله جواب صریحی نمی‌دهد. اگر مخالف باشد، به‌نحوی صحبت می‌کند که خانواده داماد وارد مراحل بعدی نشود و اگر پاسخ او مثبت باشد، با گشاده‌رویی از مهمان پذیرایی می‌کند و از این طریق به او می‌فهماند که موافق است و آن‌ها را به‌سمت مراحل بعد سوق می‌دهد. این رسم بیشتر در بین لرهای منطقه کهگیلویه و بویراحمد رایج است.

 

بعد از گرفتن موافقت عروس، مراسم نامزدی برگزار می‌شود. در مراسم نامزدی، تشریفاتی خاص انجام می‌شود. در روز نامزدی، مبلغ جهیزیه و شیربها را تعیین می‌کنند و هر دو طرف، قرارداد توافق را در حضور چند نفر بزرگ یا ریش سفید امضا می‌کنند. وقتی دختر را انتخاب کردند، یک روز را مشخص می‌کنند تا خانواده داماد شیرینی، یک کله قند و یک قواره از پارچه با چند قطعه طلا به خانه عروس ارسال کند. با ارسال این هدایا، رسمیت نامزدی تایید می‌شود. این مراسم را «شیرینی حرونی» می‌گویند.

بعد از شیرینی‌خوران، صحبت‌هایی درباره شیربها و مخارج عقد و عروسی بین دو طرف رد و بدل می‌شود و نرخ شیربها و مهریه مشخص می‌شود؛سپس احتیاجات عقد و عروسی بین دو طرف و با رضایت آن‌ها مشخص و روی یک لیست نوشته می‌شود. این لیست که به نام کلام‌الله مجید تزیین شده است را «سیاهه» می‌نامند. وقتی دختر و پسر نامزد شدند، داماد به خانواده عروس اعلام می‌کند که با چند نفر به مهمانی خانه آن‌ها می‌رود. در این مهمانی، داماد یک دست لباس به عروس هدیه می‌دهد. این مهمانی در بین لرها با عنوان «حسیره» شهرت دارد.

در بین لرها، رسم بر این است که بخشی از جهاز دختر، توسط داماد تهیه می‌شود. در مناطق لرنشین رسم بر این است که لیستی از جهاز دختر را تهیه می‌کنند و آن را به خانواده داماد می‌دهند تا محتویات لیست را تهیه کند. پس از آن به سراغ افرادی می‌روند که قرار است در مهمانی دعوت شوند. لیستی از مهمانان تهیه می‌کنند و یک روز پیش از موعد مقرر، از آن‌ها به‌صورت شفاهی یا از طریق ارسال کارت، دعوت می‌شود در مراسم شرکت کنند. مهمانی عروسی ممکن است طبق شرایط، یک یا چند روز به طول بینجامد.

مهمانان در روزی که دعوت شده‌اند به مراسم عروسی می‌روند. از ابتدا طبق توافقی که صورت می‌گیرد مشخص است که هر فرد باید به چه میزان پول برای هدیه بپردازد. یک نفر انتخاب می‌شود تا پول‌ها را از مهمانان بگیرد و نام و مبلغ پولی را که توسط مهمان‌ها پرداختش شده است را در یک برگه یا دفتر یادداشت کند. سپس از مهمانان با شیرینی و چای پذیرایی می‌شود.

در بین لرها، معمولا عقد و عروسی با هم انجام می‌شود. شب قبل از عقد، مراسم حنابندان انجام می‌شود. در این مراسم، علاوه بر حنا گذاشتن به دست و پای عروس و داماد، به دست دخترها و زنان جوان حنا گذاشته می‌شود و آن‌ها برای روز عقد آماده می‌شوند. در گذشته برای مراسم عقد، یک روحانی را به منزل می‌آوردند و او با اجازه والدین عروس و داماد آن‌ها را عقد می‌کرد.

بعد از عقد، مراسم عروسی آغاز می‌شود و با پذیرایی از مهمان‌ها و صرف شام، به سراغ عروس می‌روند و او را با شادی و هلهله به خانه داماد می‌آورند. بعد از آن، مراسم بره کشون شروع می‌شود و گوسفندی را جلوی عروس و داماد سر می‌برند و آن‌ها از روی خون گوسفند می‌گذرند و وارد خانه داماد می‌شوند. مراسم عروسی با آمدن عروس پایان می‌یابد و زوج جوان زندگی مشترک خود را آغاز می‌کنند.

مراسم دادن هدایا در بین اقوام لر، متفاوت است. این رسم در برخی جاها پیش از عروسی، در بعضی جاها حین عروسی و در بین لرهای کوچک مثل منطقه الیگودرز، یک روز بعد از عروسی انجام می‌شود.

آداب و رسوم سوگواری

 

 

آداب و رسوم سوگواری در بین لرها متفاوت است. اگر فرد بیمار باشد، خویشاوندان و نزدیکان او به دیدن بیمار می‌روند. اگر فرد فوت کرد، افراد فامیل و افراد دور و نزدیک در مراسم خاکسپاری، تشیع و تدفین او شرکت می‌کنند. در بین قوم لر، مراسم روز سوم، روز هفتم، روز چهلم و سالگرد برگزار می‌شود و با ادای احترام به متوفی، در از دست دادن او سوگواری می‌کنند.

مراسم عزاداری در بین لرهای مناطق مختلف ایران ریشه‌ای مشترک دارد؛ اما تفاوت‌هایی هم با یکدیگر دارند. در بین لرها مراسمی برای مردگان در نظر گرفته می‌شود که هفت تا پنج روز مانده به عید نوروز برگزار می‌شود. در این مراسم پلو با گوشت، شیربرنج و حلوای خرما می‌پزند و آن را خانه به خانه تقسیم می‌کنند و به آن «خیرات» می‌گویند. خیرات را افراد کوچک‌تر تقسیم می‌کنند و افراد بزرگ‌تر فاتحه می‌خوانند.

طبق سنت‌ها و آداب و رسوم لرهای بختیاری، پیرزنان ترانه‌هایی غمناک به زبان لری می‌خوانند تا هرچه بیشتر بر شکوه و عظمت مراسم عزاداری بیفزایند و سوز و گداز مراسم عزا را بیشتر کنند. در هنگام زمزمه این اشعار، زنان دیگر قوم لر نیز با این پیرزنان همراهی می‌کنند تا صدای این آواز غم‌انگیز به گوش همه کسانی که در این مجلس حضور دارند برسد. در بین مردان بختیاری این نغمه‌ها که «گاگریو» نام دارند با موسیقی حزن‌انگیز و همراهی ساز چپ که نشانه عزا است، برای حاضران در مجلس سوگ، اجرا می‌شود. مراسم سوگواری در بین لرهای بختیاری با نغمه‌های آن شهرت دارد. این نغمه‌ها بخش زیادی از ادبیات فولکلور لرهای بختیاری را در بر می‌گیرند.

 

آیین یاری و مهمان دار

طبق سنت‌ها و آداب و رسوم لرهای بختیاری، پیرزنان ترانه‌هایی غمناک به زبان لری می‌خوانند تا هرچه بیشتر بر شکوه و عظمت مراسم عزاداری بیفزایند و سوز و گداز مراسم عزا را بیشتر کنند. در هنگام زمزمه این اشعار، زنان دیگر قوم لر نیز با این پیرزنان همراهی می‌کنند تا صدای این آواز غم‌انگیز به گوش همه کسانی که در این مجلس حضور دارند برسد. در بین مردان بختیاری این نغمه‌ها که «گاگریو» نام دارند با موسیقی حزن‌انگیز و همراهی ساز چپ که نشانه عزا است،

برای حاضران در مجلس سوگ، اجرا می‌شود. مراسم سوگواری در بین لرهای بختیاری با نغمه‌های آن شهرت دارد. این نغمه‌ها بخش زیادی از ادبیات فولکلور لرهای بختیاری را در بر می‌گیرند.

آداب و رسوم دیگری که بین لرها رواج دارد، آداب یاری کردن است. کمک کردن به دیگران از گذشته‌های دور در فرهنگ ایرانی رایج بود. طبق این رسم، اگر کسی در شرایطی قرار می‌گرفت که نیازمند کمک بود، افراد از یاری او فروگذار نبودند. برای مثال اگر فردی خانه‌اش آتش می‌گرفت یا با زلزله ویران می‌شد، افراد فامل و خویشاوندان دور و نزدیک، او را در ساختن خانه نو یاری می‌کردند. اگر کسی به‌دلیل بیماری یا فقر، نمی‌توانست در وقت درو یا کشت، محصول خود را جمع‌آوری کند، محصول او را جمع‌آوری می‌کردند.

خصلت مهمان‌نوازی یکی از ویژگی‌هایی است که قوم لر به آن مزین است و این خصلت برای همگان به اثبات رسیده است. این سنت از گذشته در بین لرهای عشایر رایج بود. آن‌ها برای مهمان ارج و قرب بسیاری قائل بودند. حتی اگر یک گلیم داشتند و مهمانی برای آن‌ها می‌آمد، اگر مرد بود در کنار مرد خانه و اگر زن بود در کنار زن خانه شب را به صبح می‌گذراند و از همان خوراکی که اهل خانه می‌خوردند، به مهمان نیز می‌دادند. این روزها زندگی‌ها از تجملات بیشتری برخوردار هستند و مهمانی‌ها نیز با سبک‌های دیگری برگزار می‌شوند؛ اما احترام به مهمان، همچنان برقرار مانده است.

مردمان لر به زبان لری تکلم می‌کنند و این زبان، نزدیک‌ترین گویش‌ به زبان فارسی است. زبان لری ریشه در فارسی میانه و فارسی باستان دارد. برخی بر این عقیده‌اند که زبان لری از پارسی میانه پهلوی گرفته شده است و با یک واسطه به زبان فارسی باستان، یعنی زبان هخامنشیان می‌رسد. ویژگی‌های زبان لری نشان‌دهنده این است که این زبان در لرستان، بختیاری و کهگیلویه و بویراحمد با هم یکی نیستند. اگرچه ریشه این زبان‌ها یکی است؛ اما گویش آن‌ها متفاوت است و گاه حتی یک واژه، ممکن است معناهای متفاوتی در بین آن‌ها داشته باشد.

 

 

سکونتگاه قوم لر

زبان لری

 

 

زبان لری

 

 
 
 
 

آیین یاری و مهمان داری

 

 


:: موضوعات مرتبط: تاريخي , ,



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: